۱۳۸۹/۰۴/۱۳

نقطه عطفي در زندگي من

درود بر مهربان ياران
يك ترس جهاني وجود دارد به نام ترس از سيزده!
در خيلي از اقوام هم ترس از اين عدد وجود دارد.
اما امروز يك شنبه سيزده تير ماه از ساعت شش و ربع عصر تا هشت شب؛
يكي از بزرگترين اتفاق هايي كه مي تواند در يك زندگي اتفاق بيافتد براي من رخ داد.
اتفاقي كه مي تواند نقطه عطفي در زندگي من باشد.
پس سيزده هميشه بد نيست و مي تواند خوب هم باشد.
اميد وارم هيچ وقت اين تاريخ از ذهنم پاك نشود.
اين اتفاق چه بود و اين نقطه عطف چه چيز ؛ به شما مهربان ياران هيچ ربطي ندارد! :))
براي توضيح مي توانيد به نوشته بالاي وبلاگم مراجعه كنيد. ;))
اما در خوشحالي من شما هم مي توانيد سهيم باشيم.
سروش عليزاده
رشت

۱ نظر:

ارمان صدیقی گفت...

با سلام و خوشحالي از خوشحاليتان
مدتي است وبلاگتان را مطالعه مي كنم و شايد اين مصداق درست دوست دوست آدمي دوست ادمي باشد .
باري از مطالبي كه ارائه داديد بهره برده و اميدوارم كه در آتي نيز چنين باشد .
چندي پيش به بهانه غزلي بحثي تخت عنوان خانه روشن كن را در وبلاگم شروع كردم خوشحال مي شوم نظر شما را نيز داشته باشم