ناصر غياثي
اروتیک
واژهی اروتیک در زبان یونانی قدیم به معنی عشق بوده و «تنکامگی» یکی از برابرنهادهای فارسی آن است.
آثاری که در آنها بر عناصر شهوانی انسان همراه با عشق زمینی تأکید شده باشد، در ردهی آثار اروتیک جای میگیرند. سکس زاییدهی غریزه و تن است، عشق با حس و روان آدمی سروکار دارد و ادبیات اروتیک به وصف کشیدن رابطهی شهوانی – عاطفی یکی به دیگری است.
در آثار ادبی اروتیک، دو طرف در یک رابطهی عاشقانه یا دستکم عاطفی با یکدیگر قرار دارند و توصیف احتمالی اعمال یا امیال جنسی تنها بخشی از اثر را تشکیل میدهد. در این گونه آثار زیبایی و زیباییشناسی از جایگاه مهمی برخوردارند و به کلام کشیدن عمل جنسی یا نشان دادن و تأکید بر اندام جنسی هسته و مضمون اصلی اثر را تشکیل نمیدهد.
در ادبیات اروتیک نه تنها ارزشهای ادبی اثر لحاظ میشود بلکه از نقد جامعه – بویژه نقد اخلاقی آن - غافل نیست. در اروتیک جسم هم هست اما فقط جسم نیست، روح و روان شخصیتها، نوع رابطه و دیگر مشخصات یک اثر ادبی در آن ملموس است. این ادبیات گستاخ و بیپرواست و روابط و مناسبات اجتماعی و نیز دیدگاههای مذهبی و اخلاقی جامعه را به چالش میکشد.
ادبیات اروتیک کم و بیش در تمام فرهنگها و از دیرباز وجود داشته و در دورههای مختلف تاریخی فراز و نشیبهایی را پشت سر گذاشته است. سلایق ادبی- هنری و ارزشهای اخلاقی حاکم بر هر دوره متر و معیارهایی هستند برای پذیرش یا عدم پذریش چنین ادبیاتی از سوی یک جامعه.
تاریخ ادبیات اروتیک نشان میدهد از یک سو سنتها و اخلاق جامعه و از سوی دیگر سانسور حکومتی نقش تعیینکنندهای در به وجود آمدن، شکل گرفتن و ترویج این نوع از ادبیات داشته و دارد. نباید از یاد برد که ادبیات اروتیک نیز، چنان که ادبیات پورنوگرافیک، قصد برانگیختن میل جنسی و شهوت در انسان را دارد، با این تفاوت که اثر بر مدار عمل جنسی صرف یا فقط اندام جنسی نمیچرخد و حس و عاطفه نیز جایگاه ویژهی خود را دارند.
پورنوگرافی
واژهی پورنوگرافی نیز کلمهای در زبان یونانی قدیم و به معنای «تصاویر منافی عفت» است و برابرنهادهای فارسی آن عبارتند از هرزهنگاری، زشتنگاری و وقاحتنگاری.
آنچه در آثار پورنوگرافیک برجستگی مییابد، به تصویر کشیدن اعمال جنسی با تأکید بر اندام جنسی است وجوه عاطفی – روانی دو طرف رابطه نادیده گرفته میشود و ویژگیهای یک اثر ادبی حامل معیارهای زیباشناسیک یا در آنها وجود ندارد و یا بسیار کم رنگ است.
در پورنوگرافی سکس به عملی ساده و مکانیکی تقلیل داده میشود و کاملاً آشکار است. انسان نیز در آثار پورنوگرافیک به عمل جنسی تقلیل داده شده و تبدیل به یک ابژهی صرف جنسی میشود. پورنوگرافی به فضایی که در آن عمل جنسی انجام میشود و رابطهی بین انسانها هیچگونه توجهی ندارد. هدف پورنوگرافی چیزی نیست مگر برانگیختن حس شهوی - جنسی افراد با تأکید بر عمل صرف جنسی.
بنابراین میتوان گفت، پورنوگرافی تنها به اعمال و اندام جنسی تأکید و تکیه داشته، و کارش تنها نشان دادن یا به وصف کشیدن آنهاست. در این نوع از ادبیات غالباً حضور زن تنها به عنوان یک ابژهی جنسی است و معمولاً از منظر مردانه نوشته شد و پس مطابق آمال جنسی مردانه است. به همین خاطر بیشتر مخاطب چنین ادبیاتی مردها هستند.
در یک کلام شاید بتوان به چنین تعریفی از پورنوگرافی اکتفا نمود: برجستگی عمل جنسی و اندام جنسی از یک سو و غیبت روان و حس و عاطفه و فقدان جوهر هنری از سوی دیگر.
تفاوت اروتیک و پورنوگرافی
بنا برآنچه آمد، میتوان به این جمعبندی رسید که پورنوگرافی فقط و فقط جهت تحریک جنسی آدمها تهیه و تولید شده و از هر نوع زیباییشناسی هنری به دور و مکانیکی است. اروتیک اما گرچه از تحریک جنسی مخاطب غافل نیست، اما ارزشهای زیباییشناسیک دارد، و در حیطهی هنر قرار میگیرد. با اینهمه شاید یادآوری این نکته خالی از فایده نباشد که نمیتوان پورنوگرافی و اروتیک را همیشه و همه جا به روشنی از یک دیگر تفکیک نمود. در تعیین تفاوت یا همسان پنداشتن این دو، عوامل متعددی از قبیل فرهنگ، سنت، دین، تاریخ، ناخودآگاه جمعی و سلیقه و دلبستگیهای فردی نقش دارند.
پورنوگرافی و اروتیک در ادبیات جهان
بازتاب غریزهی شهوی انسان در ادبیات را میتوان نزد بیشتر قارهها و فرهنگهای جهان و نیز از زمانهای دور یافت. در هند «کاماسوترا» بین دویست تا سیصد سال قبل از میلاد مسیح نوشته شد و در چین کتاب معروف جینگ پینگ مای. سابقهی ادبیات اروتیک در غرب به پیش از دوران باستان در یونان و روم قدیم میرسد.
این نوع از ادبیات در سیر تاریخی خویش از نیمهی دوم قرن نوزدهم است که به معنای مدرن کلمه پا میگیرد و نویسندگانی چون گی دو مو پاسان، لارنس و بسیاری دیگریکی پس از دیگری در رمانهای خود به اروتیک میپردازند. ادبیات قرن بیستم نیز در عرصهی ادبیات اروتیک نامدارانی چون جویس و ناباکوف عرضه کرده است.
پورنوگرافی و اروتیک در ایران
گرچه بیشتر فحشهای مردانهی ایرانی جنسی است و گرچه زنها از دست و زبان بسیاری از مردان در کوچه و خیابان در عذاباند اما نوشتن در مورد مسایل جنسی که هیچ حتی حرف زدن از سکس به خاطر موانعی چون دین، سنت، فرهنگ و اخلاق و هم چنین سانسور حکومتی همواره نزد ما ایرانیها تابوست. اینها میتوانند علتهای مجال نیافتن برای حضور و عرضهی ادبیات اروتیک و بازماندن از رشد آن را توضیح بدهند.
در ادبیات کهن
بیشترین آثار ادبی اروتیکی به جا مانده از ادب کهن ایران، در حوزهی شعر است. کتابهای ناسخالتواریخ و الفیه شلفیه، هزار و یک شب و شاعرانی چون سوزنی سمرقندی، سعدی، عبید، ویس و رامین، نظامی، مهستی گنجوی، خاکشیر اصفهانی و برخی از شعرهای ایرج میرزا را میتوان با اغماض در حوزهی ادبیات اروتیک یا پورنوگرافی قرار دارد. ضمن این که باید توجه داشت، بخش عمدهای از این آثار بیشتر هزلاند تا اروتیک یا پورنوگرافیک.
در ادبیات مدرن
در شعر مدرن ایران می توان به انگشتشمار شعرهایی از نادر نادرپور، یدالله رویایی، فروغ فرخزاد اشاره کرد که دارای بار اروتیک هستند. در ادبیات داستانی مدرن ایران تنها اثر بیپروایی که من میشناسم، اثری است از زکریا هاشمی به نام «طوطی» که از ارزش ادبی چندانی برخوردار نیست. البته امروزه با گشتی کوتاه در اینرنت میتوان آثار متعددی اعم از داستان یا شعر اروتیک یافت.
۳ نظر:
مطلب جالبی بود . با تشکر
جای این موضوعات و بحث ها و تفکیک جنبه های زیباشناسانه عشق و شهوت با یکدیگر همیشه در ادبیات و تحقیقات هنری و علمی خالیست
باز هم از موضوع نابت تشکر میکنم
مطلب جالبی بود . با تشکر
جای این موضوعات و بحث ها و تفکیک جنبه های زیباشناسانه عشق و شهوت با یکدیگر همیشه در ادبیات و تحقیقات هنری و علمی خالیست
باز هم از موضوع نابت تشکر میکنم
درود بر روایت پارسی عزیز
دست مریزاد. چقدر مطلب نخونده دارم. باید save کنم و بخونم.
راستی تولد وبلاگتون هم این وسطها مبارک. خلاصه به دنیا اومدن به دنیا اومدنه تو هر شرایطی که باشه.
نه خسته.
ارسال یک نظر