۱۳۸۹/۰۵/۱۶

هفت شیوه برای نوشتن فلاش فیکشن-جی دبلیو توماس


اسم رایج آن فلش فیکشن یا داستان کوتاه کوتاه است. داستانی بین 300 تا 1000 کلمه ، بلند تر از میکرو فیکشن (10 تا 300 کلمه) اما کوتاه تر از داستان کوتاه مرسوم 3000 تا 5000 کلمه که قابل قبول بیش تر مجلات است. ، فلش فیکشن داستانی معمولی با کمترین کنش است.

این مقاله سعی دارد روش ویژه ای برای نوشتن فلاش فیکشن ارایه دهد.

1.کم ترین کنش

سوژه گوتاهی پیدا کنید که مفهومی مهم در آن پیدا باشد. راجع به روابط پیچیده پدر و مادر ها با بچه هایشان به رمان احتیاج داریم . در این جا تنها قسمتی از آن را انتخاب کنید .مثلن بچه ها چه احساسی دارند وقتی نمی توانند در یک گفتگو شرکت کنند. چه تعداد از بچه ها در ماشین حوصله شان سر می رود.بچه های وسطی،وضعیت بدتری دارند. جزیی ترین را پیدا کنید و بنویسید.

2.زیاد شرح ندهید.

وقتی داستان می نویسید زیاد شرحش ندهید. راهی پیدا کنید که همه اش را در یک پاراگراف بگویید؛ البته در شرایطی که با داستانی آسان سر و کار دارید.

3. از بزنگاه شروع کنید

داستان را از بزنگاه شروع کنید . مردی دارد فرار می کند بمبی در حال خنثی شدن است. هیولایی در خانه وجود دارد .بیش از آن چه در داستان وجود دارد توضیح ندهید. خواننده نانهوشته ها را می تواند بخواند. در واقع بگذارید خود خواننده با تفکر روی داستان ، سکوت داستان را بفهمد.

4. روی تصاویر تاثیر گذار تمرکز کنید.

تصویری تاثیر گذار پیدا کنید و در داستان روی آن تمرکز کنید. خیابانی که به تازگی در آن جنگی رخ داده.غروب نا آشنا و کم تر دیده شده. این تصاویر ارزشی بیش از هزار کلمه دارند. با کلمات نقاشی کنید. به آن چه در کنار تصویر است هیچ آسیبی نمی خورد. چون قبل از همه چیز این یک داستان است.

5. حدس خواننده را تا پایان نگه دارید.

یک ابهام ساده کمک بزرگی می تواند بکند. مخاطب ممکن است نظری در مورد بیش تر داستان نداشته باشد،اما با کشمکش تا پایان داستان خواهد آمد. وقتی کشمکش تمام می شود باید نتیجه گیری و راه حل مناسبی ارایه بدهید.

6.از اشاره های کنایه امیز استفاده کنید.

با اشاره به حادثه ای عامیانه و شناخته شده ،داستان می تواند از همه غیر ضروری حفظ شود. به حوادث تاریخی اشاره کنید یا واقعه های مشهور ادبیات. اگر داستان در جایی مثل تایتانیک اتفاق می افتد ایجاز امکان پذیر است. زیرا در مورد آن زیاد گفته شده است. تاریخ و جیمز کامرون کمک زیادی کرده اند. از دادن اطلاعات پیچیده خود داری کنید. خواننده برای دریافت باید باهوش باشد.

7.اتفاقی غیر منتظره را در داستان به کار ببرید.

پایانی غیر منتظره به نویسنده اجازه می دهد پایان داستان را جفت و جور کند. فلش فیکشن بیش تر اوقات پایانی غیر منتظره دارد. چون شما برای ساختن شخصیت هایی که مخاطب با آن ها همذات پنداری کند و نشان دادن آن ها در مدت طولانی، زمان کافی ندارید. فلش فیکشن بیشتر اوقات کار ارایی مناسبی در جفت و جور کردن پایان دارد.

۸ نظر:

مسعود مهدوی گفت...

سلام سروش عزیز!
اگر «گزارش یک مرگ» مارکز را خوانده‌ای. بررسی ما را بخوان و نکته‌یی به نظرت رسید بگو.
ممنون.

ناشناس گفت...

برخلاف آنچه که در شروع نوشتی که فقط برای خودت مینویسی و ( مثلا به دیگران مربوط نیست و...) خیلی برای وب ات زحمت میکشی. خیلی خوب و جامع است. من که همیشه با دست پر برمیگردم.

ناشناس گفت...

علیرغم بدقولی من در دادن کتاب و تماس برای مثلا مصاحبه، نکند آوردن متن کامل سخنرانی پارسی پور یادتان برود؟ شاید این روزها و بعد از مدتها غیبت سر و کله امان در پایتخت! پیدا بشود.

Unknown گفت...

مسعود عزیز به روی چشم. البته فکرنکنم حضور ذهن داشته باشم برای شرکت در بحث.
دوست ناشناس عزیز
شما لطف دارید.
مخلص خاله غزیزم
خانم شهابیان عزیز هم هستم

سایه سپید گفت...

سلام دوست مهربونم...ختم گروهی قرآن گذاشتم توی وبم...روزی یک جز در ماه مبارک رمضان....اگه دوست داری به ما بپیوندی هرچه سریعتر بیا و خبرم کن تا بگم که کدوم جز رو بخونی و چطوری!!!![لبخند]فقط زوده زود خبرم کن....زیاد وقت نداریم
راجع به مطلبتون راجع به داستان کوتاه هم ممنونم...مفید بود

Ali گفت...

سلام دوست عزیز
به بنده هم یک سر بزنید
www.gilann.ir این سایت رو تازه راه اندازی کردم ، مخصوص گیلان هستش !
این هم وبلاگ تازه تاسیس من هستش !
www.MuchGiir.BloGSpoT.com

آذر گفت...

دوست من مفید بود.

داستانسرا(عمولی) گفت...

ِِژیگول تو کی برگشتی خبر نداریم؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!چخده خوشحال شدم که دوباره میخونمت.و چخده حالم گرفت که کارات ردیف نشدن ٰولی خوب ایشالله که مهرماه حل میشه میره پی کارش.میبووووووووووووووووووووووسمت ژیگوووووووووووووووووووول.:)