نمایشگاهی از آثار پیکاسو در موزهی «وان گوک» در آمستردام
فروغ. ن. تمیمی
فروغ. ن. تمیمی- تصاویر بزرگی از پابلو پیکاسو بر پسزمینهی قرمز رنگ دیوار موزهی «وان گوگ» در آمستردام چشم را خیره میکند. پیکاسوی نوجوان، میانسال و سالخورده؛ مردی با چشمانی درشت و نگاهی نافذ و برنده، بدنی توپر و نه چندان بلند، جوانی با موهای صاف مشکی، پیرمردی طاس و برهنه در هنگام کار.
پیکاسو هرگز وان گوگ را ملاقات نکرد و فقط یکبار دردههی اول قرن گذشته به هلند سفر کرد. در نمایشگاهی که به تازگی در موزهی «وان گوک» به آثار پیکاسو اختصاص دارد، چند نقاشی از او که با تأثیر از مناظر و دختران هلندی خلق شدهاند و به «دوره آبی» او تعلق دارند، دیده میشوند.
«پیکاسو در پاریس» نام نمایشگاه جدید موزهی «وان گوگ» درآمستردام است. برای نخستین بار از پابلو پیکاسو، معروفترین چهرهی هنر آوانگارد در قرن بیستم، ۷۰ اثر شامل نقاشی، طراحی و مجسمه که در فاصلهی ۱۹۰۰- ۱۹۰۷ پدید آمدهاند، در هلند به نمایش گذاشته شده است. این آثار به موزهی پیکاسو در بارسلونا و سایر موزههای معروف دنیا مانند «متروپولیتن» و «گوگنهایم» نیویورک، «سانتر پمپیدو» در پاریس و مجموعههای خصوصی تعلق دارند.
«دوره آبی» عنوان مجموعه نقاشیهایی است که پابلو پیکاسو در هفت سال نخست اقامتش در پاریس خلق کرد. او در سال ۱۹۰۰در نوزده سالگی همراه دوست هنرمندش کارلوس کاسگماس، برای تهیهی گزارش از نمایشگاه جهانی به پاریس رفت. در آثار به نمایش گذاشته شده در موزهی «وان گوگ» بخشی از نقاشیهای «دوره آبی» و همچنین بعضی از کارهای هنرمندانی که پیکاسو از آنها تأثیر گرفته را میبینیم.
پیکاسو در دههی اول زندگی در پاریس روزهای سختی را پشت سر گذاشت. او با غربت، فقر، کار شبانهروزی دست و پنجه نرم میکرد و در همان حال میبایست زبان بیاموزد و تلاش میکرد سری توی سرها درآورد. با ابن همه پس از مدت کوتاهی توانست با مهمترین هنرمندان معاصرش رفت و آمد داشته باشد. آتلیه او در پاریس محل گفتوگو، نشست و برخاست نقاشان، نویسندگان و تاجران هنر شد.
سفر به پاریس پیکاسوی جوان را با معروفترین نقاشان و هنرمندان آوانگارد آشنا کرد و برای نخستین بار کارهای وان گوگ، ماتیس، گوگن و استایلن را دید؛ و پس از یک دهه کار سخت توانست جایگاه خود را به عنوان مطرحترین چهرهی هنر مدرن در سالهای بعد تثبیت و با کارهایی مانند: «کاسگماس در تابوت ۱۹۰۱»، «زن ملانکونیک، ۱۹۰۱»، «پرتره شخصی، ۱۹۰۵» و «لافیا ۱۹۰۳» که مربوط به «دوره آبی» هستند، دنیای نقاشی را برای همیشه دگرگون کند. او در این دوره در نقاشیهایش بیشتر گدایان و یا زنان فاحشه را میکشید. مجموعه کارهای بعدی او به «دوره صورتی» معروفاند. تابلوی معروف «مادموازلهای آوینیون، ۱۹۰۷» یکی از کارهای این دوره است. پیکاسو در ۳۰ سالگی پرچمدار کوبیسم بود و برجستهترین چهرهی هنر مدرن در غرب بهشمار میآمد.
آثاری که از پیکاسو در موزهی «وان گوگ» به نمایش گذاشته شده، متنوعاند. چندین نقاشی و پرتره، در کنار چند مجسمهی ساخته شده از برنز و چوب و تعدادی طراحی. چند کار معروف «دوره آبی» با تأثیر از مرگ تراژیک کارلوس کاسگماس که در سفر اول به پاریس همراه نقاش بود، خلق شدهاند.
در سفر اول پیکاسو به پاریس کارلوس کاسگماس دوست همسن و سالش با او همراه شد. کارلوس نویسنده و هنرمندی حساس بود. این دو که برای گشت و گذار و همچنین تهیهی گزارش از نمایشگاه جهانی به فرانسه آمده بودند، مجذوب و شیفته پاریس شدند و چند ماهی در آنجا اقامت کردند. اما عشق کاسگماس به زیبارویی ماجرایی عاشقانه و دردناک بهوجود آورد. دختر زیبا اما پس از چند ماه شیدایی به این رابطه خاتمه داد. دو دوست جوان پس از مدتی به اسپانیا برگشتند ولی کارلوس که بیمار عشق بود، پس از چند ماه به تنهایی به پاریس بازگشت، درکافهای با معشوقه بیرحم مواجه شد، طپانچه کشید و به او شلیک کرد. اما از بخت خوش دخترک گلوله به او نخورد. کاسگماس درمانده و خشمگین بلافاصله جلوی چشم معشوق با شلیک گلولهای به سرش خودکشی کرد. این تراژدی پیکاسوی جوان را سخت پریشان کرد. چند ماه بعد به پاریس برگشت و به این دلیل که دوست افسردهاش تنها راهی پاریس شده و در اوج ناراحتی روحی به زندگیاش پایان داده بود، به نوعی خودش را مقصر میدانست. مرگ کارلوس کاسگماس الهامبخش خلق چندین نقاشی از پیکر او شد. در این آثار پیکاسو اندوه و تأثرش از مرگ دوست را با استفاده از رنگ آبی نمادین کرده است. در اثری با عنوان « به سر کاسگماس مرده» چهرهی آبیرنگ کارلوس در بستر مرگ با پرتو پرنور شمعی روشن شده است. شمع با درخششی قرمز، سبز و زرد میسوزد و نور آن با الهام از سبک وان گوگ (استفاده از خطوط منقطع رنگی) بر چهرهی دوست مرده میتابد.
به نظر «یوست زواخرمان» نویسندهی هلندی، پیکاسو با کشیدن شمع به سبک وان گوگ در این تابلو در بیان تراژدی کارلوس کاسگماس، به سرنوشت نقاش نابغه و شوربخت هلندی هم اشارتی دارد. پیکاسو با تاباندن نور شمع بر چهرهی دوست، او را با وان گوگ که مانند کارلوس ناکام و درمانده با گلوله خودکشی کرده بود، برادر و خویشاوند و یا همسرنوشت میکند.
در نقاشی دیگری به نام «لافی» که دو سال بعد به یاد دوست کشید، کارلوس و معشوقهاش برهنه و در کنار هم به زنی که نوزادی را درآغوش دارد نگاه میکنند. پیکاسو در این نقاشی به کارلوس کاسگماس زندگی دوبارهای سرشار از عشق و کامیابی آنگونه که جوان عاشق آرزو میکرد، اعطا میکند.
در همین زمینه:
::موزهی ون گوک در آمستردام::
::Picasso in Parijs, 1900-1907 (پیکاسو در پاریس۱۹۰۰- ۱۹۰۷ ) همراه با نمایش فیلم::
«پیکاسو در پاریس» نام نمایشگاه جدید موزهی «وان گوگ» درآمستردام است. برای نخستین بار از پابلو پیکاسو، معروفترین چهرهی هنر آوانگارد در قرن بیستم، ۷۰ اثر شامل نقاشی، طراحی و مجسمه که در فاصلهی ۱۹۰۰- ۱۹۰۷ پدید آمدهاند، در هلند به نمایش گذاشته شده است. این آثار به موزهی پیکاسو در بارسلونا و سایر موزههای معروف دنیا مانند «متروپولیتن» و «گوگنهایم» نیویورک، «سانتر پمپیدو» در پاریس و مجموعههای خصوصی تعلق دارند.
«دوره آبی» عنوان مجموعه نقاشیهایی است که پابلو پیکاسو در هفت سال نخست اقامتش در پاریس خلق کرد. او در سال ۱۹۰۰در نوزده سالگی همراه دوست هنرمندش کارلوس کاسگماس، برای تهیهی گزارش از نمایشگاه جهانی به پاریس رفت. در آثار به نمایش گذاشته شده در موزهی «وان گوگ» بخشی از نقاشیهای «دوره آبی» و همچنین بعضی از کارهای هنرمندانی که پیکاسو از آنها تأثیر گرفته را میبینیم.
پیکاسو در دههی اول زندگی در پاریس روزهای سختی را پشت سر گذاشت. او با غربت، فقر، کار شبانهروزی دست و پنجه نرم میکرد و در همان حال میبایست زبان بیاموزد و تلاش میکرد سری توی سرها درآورد. با ابن همه پس از مدت کوتاهی توانست با مهمترین هنرمندان معاصرش رفت و آمد داشته باشد. آتلیه او در پاریس محل گفتوگو، نشست و برخاست نقاشان، نویسندگان و تاجران هنر شد.
سفر به پاریس پیکاسوی جوان را با معروفترین نقاشان و هنرمندان آوانگارد آشنا کرد و برای نخستین بار کارهای وان گوگ، ماتیس، گوگن و استایلن را دید؛ و پس از یک دهه کار سخت توانست جایگاه خود را به عنوان مطرحترین چهرهی هنر مدرن در سالهای بعد تثبیت و با کارهایی مانند: «کاسگماس در تابوت ۱۹۰۱»، «زن ملانکونیک، ۱۹۰۱»، «پرتره شخصی، ۱۹۰۵» و «لافیا ۱۹۰۳» که مربوط به «دوره آبی» هستند، دنیای نقاشی را برای همیشه دگرگون کند. او در این دوره در نقاشیهایش بیشتر گدایان و یا زنان فاحشه را میکشید. مجموعه کارهای بعدی او به «دوره صورتی» معروفاند. تابلوی معروف «مادموازلهای آوینیون، ۱۹۰۷» یکی از کارهای این دوره است. پیکاسو در ۳۰ سالگی پرچمدار کوبیسم بود و برجستهترین چهرهی هنر مدرن در غرب بهشمار میآمد.
آثاری که از پیکاسو در موزهی «وان گوگ» به نمایش گذاشته شده، متنوعاند. چندین نقاشی و پرتره، در کنار چند مجسمهی ساخته شده از برنز و چوب و تعدادی طراحی. چند کار معروف «دوره آبی» با تأثیر از مرگ تراژیک کارلوس کاسگماس که در سفر اول به پاریس همراه نقاش بود، خلق شدهاند.
در سفر اول پیکاسو به پاریس کارلوس کاسگماس دوست همسن و سالش با او همراه شد. کارلوس نویسنده و هنرمندی حساس بود. این دو که برای گشت و گذار و همچنین تهیهی گزارش از نمایشگاه جهانی به فرانسه آمده بودند، مجذوب و شیفته پاریس شدند و چند ماهی در آنجا اقامت کردند. اما عشق کاسگماس به زیبارویی ماجرایی عاشقانه و دردناک بهوجود آورد. دختر زیبا اما پس از چند ماه شیدایی به این رابطه خاتمه داد. دو دوست جوان پس از مدتی به اسپانیا برگشتند ولی کارلوس که بیمار عشق بود، پس از چند ماه به تنهایی به پاریس بازگشت، درکافهای با معشوقه بیرحم مواجه شد، طپانچه کشید و به او شلیک کرد. اما از بخت خوش دخترک گلوله به او نخورد. کاسگماس درمانده و خشمگین بلافاصله جلوی چشم معشوق با شلیک گلولهای به سرش خودکشی کرد. این تراژدی پیکاسوی جوان را سخت پریشان کرد. چند ماه بعد به پاریس برگشت و به این دلیل که دوست افسردهاش تنها راهی پاریس شده و در اوج ناراحتی روحی به زندگیاش پایان داده بود، به نوعی خودش را مقصر میدانست. مرگ کارلوس کاسگماس الهامبخش خلق چندین نقاشی از پیکر او شد. در این آثار پیکاسو اندوه و تأثرش از مرگ دوست را با استفاده از رنگ آبی نمادین کرده است. در اثری با عنوان « به سر کاسگماس مرده» چهرهی آبیرنگ کارلوس در بستر مرگ با پرتو پرنور شمعی روشن شده است. شمع با درخششی قرمز، سبز و زرد میسوزد و نور آن با الهام از سبک وان گوگ (استفاده از خطوط منقطع رنگی) بر چهرهی دوست مرده میتابد.
به نظر «یوست زواخرمان» نویسندهی هلندی، پیکاسو با کشیدن شمع به سبک وان گوگ در این تابلو در بیان تراژدی کارلوس کاسگماس، به سرنوشت نقاش نابغه و شوربخت هلندی هم اشارتی دارد. پیکاسو با تاباندن نور شمع بر چهرهی دوست، او را با وان گوگ که مانند کارلوس ناکام و درمانده با گلوله خودکشی کرده بود، برادر و خویشاوند و یا همسرنوشت میکند.
در نقاشی دیگری به نام «لافی» که دو سال بعد به یاد دوست کشید، کارلوس و معشوقهاش برهنه و در کنار هم به زنی که نوزادی را درآغوش دارد نگاه میکنند. پیکاسو در این نقاشی به کارلوس کاسگماس زندگی دوبارهای سرشار از عشق و کامیابی آنگونه که جوان عاشق آرزو میکرد، اعطا میکند.
در همین زمینه:
::موزهی ون گوک در آمستردام::
::Picasso in Parijs, 1900-1907 (پیکاسو در پاریس۱۹۰۰- ۱۹۰۷ ) همراه با نمایش فیلم::
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر