چگونه براي وبلاگ مطلب بنويسيم؟ آيا نوشتن در يک وبلاگ نياز به تکنيک خاصي دارد؟ آيا نوشتن در اينترنت مانند نوشتن يک کتاب يا مقاله براي ارايه در کلاس است؟ بعضي از وبلاگنويس ها اهميتي به اين مسئله نميدهند و هر طور دلشان بخواهد مينويسند.
تمام داستان يک وبلاگ در مورد نوشته هاي شما است. هر قدر وبلاگ تان امکانات مناسب و قالب زيبا داشته باشد، اگر نوشته هاي آن جذاب نباشد، هيچ گاه خواننده ها را جذب نخواهد کرد. اول از همه بايد بدانيد، روش خواندن در وب با ديگر رسانهها متفاوت است. خوانندهها در وب مطالب را خط به خط نميخوانند بلکه آنها را اسکن مي کنند و از بخشي به بخشي ديگر ميپرند. آنها ابتداي پاراگراف ها را نگاه ميکنند و بعد سراغ پاراگراف بعدي مي روند. مطالعات نشان ميدهد که الگوي مطالعه خوانندهها در وب به شکل يک حرف F انگليسي است.
در اين تصوير نقاط قرمز رنگ مکان هايي است که بيشترين توجه به آنها صورت گرفته. اگر دقت کنيد ميبينيد که در يک متن پاراگراف هاي ابتدايي بيشتر از همه مورد توجه قرار ميگيرد. خواننده به ابتداي متن و ابتداي ليست ها توجه مي کند و انتهاي متن کمتر خوانده مي شود.
خوانندهها در اينترنت به خاطر انبوه اطلاعاتي که با آن مواجه هستند به دنبال پاسخ سؤال شان مي گردند. آنها وقت ندارند و کم حوصله هستند. يک نوشته خوب بايد به گونهاي باشد تا به سؤالات خوانندگان پاسخ دهد. يک نوشته خوب بايد به گونهاي تنظيم شده باشد تا خواننده در کوتاه ترين زمان ممکن، مفيد ترين اطلاعات لازم را دريافت کند و به هدف اش برسد.
مخاطب خود را بشناسيد:
براي چه کسي وبلاگ مي نويسيد؟ وبلاگ براي عدهاي مانند يک دفترچه خاطرات و بسيار شخصي است. آنها براي دل خودشان مينويسند و شايد حتي دسترسي به وبلاگ را هم محدود کرده باشند. اما عده زيادي هم وبلاگ مينويسند تا خوانده شود. اگر جزو دسته دوم هستيد، بايد در ابتدا مخاطب خودتان را بشناسيد. در مورد آنها اطلاعاتي جمع آوري کنيد و خودتان را جاي آنها بگذاريد. مخاطب شما چه انتظاري دارد؟ به دنبال چه چيزي ميگردد و در چه سني است و چه علايقي دارد؟ مشخص کردن مخاطب تکليف شما را با خودتان مشخص ميکند و اجازه ميدهد تا مطالب بهتري براي آنها بنويسيد.
موضوع وبلاگ را براي مخاطب مشخص کنيد:
اگر در وبلاگ تنها در مورد يک موضوع خاص مي نويسيد، آن را براي خواننده مشخص کنيد. ميتوانيد کاري کنيد، بيننده با يک نگاه بفهمد، اينجا کجا است. اگر در وبلاگ تان به نقد و بررسي فيلمهاي سينمايي مي پردازيد، از قالبي استفاده کنيد که نشان دهنده اين موضوع باشد. اسم وبلاگ هم ميتواند تا حد زيادي به دادن حال و هواي سينمايي به وبلاگ کمک کند. با قرار دادن چند توضيح و تصوير در صفحه اول وبلاگ تان هر کسي متوجه ميشود، در چه موردي مي نويسيد.
کوتاه و طبقه بندي شده بنويسيد:
نوشتن براي وب مانند نوشتن يک کتاب بلند نيست. از نوشتن پاراگراف هاي بلند و طولاني پرهيز کنيد. سعي کنيد متن را به قطعات کوچکتر تقسيم کنيد. براي هر بخش يک عنوان مجزا داشت باشيد تا براي خواننده جذابتر شود. به عنوان مثال به متن همين درس نگاه کنيد که به بخشهاي متعددي تقسيم شده است. خيلي اوقات ميتوان به جاي درج کردن پشت سر هم اطلاعات آنها را به صورت ليست، جدول يا نمودار نشان داد. اين تکنيک ها متن را بسيار خواندني تر مي کند.
اطلاعات را صحيح به هم متصل کنيد:
گاهي اوقات ميخواهيد چند متن را با لينک کردن به هم متصل کنيد. در چنين وقتي از عنوان مناسب براي لينک ها استفاده کنيد. هنوز در وبلاگ هاي زيادي ميبينيم که نوشته است: «براي خواندن مطلب اينجا کليک کنيد.» اين عبارت متعلق به روزهاي اول اختراع اينترنت بود. زماني که هنوز کاربران نميدانستند براي رفتن به يک لينک بايد روي آن کليک کنند! براي همين لينک ها را به اين صورت مينوشتند تا بيننده بفهمد بايد روي آن کليک کند. شما ميتوانيد از يک عنوان مناسب براي لينک ساختن استفاده کنيد تا معني مناسبي داشته باشد.
در هر مطلب روي موضوع اصلي تمرکز کنيد:
هنگام نوشتن پست به حاشيه نرويد و به اصل مطلب بپردازيد. فراموش نکنيد خوانندهها در وب به ابتداي مطلب بيشترين توجه را دارند، بنابراين بهتر است نکات مهم را در همان چند خط اول بگنجانيد. اگر موضوع مورد نظرتان مهم است مانند روزنامه نگارها عمل کنيد. آنها براي نوشتن خبر از روشي به نام هرم وارونه استفاده مي کنند. در اين روش مهمترين نکات مطلب در ابتدا آورده ميشود و هرچه به پايين ميرويم مطالب با اهميت کمتر قرار مي گيرد. با استفاده از اين روش شانس اينکه پيام را به افراد بيشتري برسانيد چند برابر کرده ايد.
ويرايش فراموش نشود:
بعد از نوشتن يک پست نياز نيست که فوراً دکمه انتشار را بزنيد. حداقل يک بار نوشته را از اول تا آخر بخوانيد. به دنبال غلط هاي املايي، تايپي، نگارشي و اشتباه در جمله بندي بگرديد حتماً چندتايي پيدا مي کنيد. انتشار يک مطلب داراي غلط، تأثير بدي روي خواننده خواهد گذاشت. هنگام ويرايش روي جملهها دوباره فکر کنيد. به ياد بياوريد خوانندههاي وب، متن هاي بلند و جملههاي طولاني را دوست ندارند. بنابراين قيچي را به دست بگيريد و هر چه اضافه به نظر ميآيد حذف کنيد، تا يک متن اصلاح شده داشته باشيد.
ديوار کلمات خواننده را فراري مي دهد:
پاراگراف بندي مناسب و فضاي سفيد به خواننده اجازه ميدهد تا در متن شما تنفس کند. براي مثال تصور کنيد تمام پاراگراف هاي همين درس که ميخوانيد به هم چسبيده باشد و هيچ عنواني هم نداشته باشد. آيا جرأت ميکنيد آن را از اول تا آخر بخوانيد؟ وقتي متن را قسمت بندي نکنيد و در آن فضا خالي نداشته باشيد، مانند يک دژ مقابل خواننده است که از خواندن آن سر باز مي زند.
سايز متن را مناسب انتخاب کنيد و از وسط چين استفاده نکنيد:
متني که با فونتهاي درشت نوشته شده باشد به راحتي قابل خواندن نيست. متن با فونت بسيار ريز هم همين طور. رنگي کردن قطعات مختلف متن هم باعث آزار چشم خواننده ميشود. بهتر است متن را در يک رنگ بنويسيد. بعضيها دوست دارند، متن ها را وسط چين کنند. بررسي ها نشان داده که چشم انسان در دنبال کردن خطوط وسط چين به مشکل بر ميخورد و با آنها راحت نيست. بنابراين متن هاي فارسي را تا حد امکان راست چين قرار دهيد و انگليسي را چپ چين کنيد.
از تصاوير، درست و بهموقع استفاده کنيد:
تصاوير براي زيبا کردن صفحه وبلاگ نيستند. از آنها وقتي استفاده کنيد که مفهومي را به مطلب اضافه کند. گاهي اوقات آنقدر در استفاده از آنها زياده روي ميشود که مطلب اصلي در ميان شان گم مي شود. بعضي وقت ها تصاوير نامناسب سبب ميشوند، نوشته مانند يک تبليغ به نظر برسد. اعصاب خوانندهها را با استفاده از عکسهاي متحرک به هم نريزيد و فقط در صورتي از چنين چيزهايي استفاده کنيد که واقعاً نياز باشد. از انيميشن ها وقتي استفاده کنيد که به رساندن مفهموم تان کمک کند. آنها به حجم صفحات شما اضافه ميکنند و خواننده ها بعد از انتظار طولاني وبلاگ را ترک مي کنند.
طبقه بندي مطالب:
نياز به دسته بندي پست ها يکي از اولين سؤالهايي است که در ذهن يک بلاگر جديد شکل مي گيرد. سرويس هاي وبلاگ نويسي مختلف هر کدام امکانات متفاوتي را براي طبقه بندي نوشتهها در اختيار شما قرار مي دهند. اما در اينجا با دو تا از رايج ترين و مهمترين آنها آشنا مي شويد:
طبقه بندي بر اساس دسته هاي موضوعي: اين سادهترين روش براي طبقه بندي است. ميتوانيد دسته هاي موضوعي مختلفي را بسازيد و هنگام نوشتن يک پست جديد آن را در يک يا چند تا از اين دسته ها طبقه بندي کنيد. درست مثل پوشه هايي که ايجاد ميکنيد و کاغذها را بر حسب موضوع در آنها قرار مي دهيد. اين روش ساده و سريع است. معمولاً اين امکان را داريد، آنها را در يکي از ستونهاي کناري وبلاگ نمايش دهيد و با کليک کردن روي هر دسته تمام مطالبي که در آن طبقه بندي شده است نمايش داده مي شود.
برچسب زني: تگ زدن يا برچسب زني روش جديد تري براي دسته بندي اطلاعات است. در اين روش براي هر پست تعدادي برچسب انتخاب ميکنيد و به آن اختصاص مي دهيد. محدوديتي در انتخاب و تعداد اين برچسبها وجود ندارد. اما بايد بدانيد که انتخاب برچسب مناسب يک هنر است. وقتي يک پست مينويسد با خودتان فکر کنيد، کدام کلمات و عبارات هستند که من را به ياد اين پست مياندازد يا اگر يکي از خوانندگان من بخواهد اين مطلب را پيدا کند احتمالاً چه کلمهاي را جستجو خواهد کرد؟ اين کلمات برچسبهاي شما را تشکيل مي دهند.
تست نهايي يادتان نرود:
بعد از اينکه مطلب را نوشتيد و منتشر کرديد حتماً آن را يک بار در وبلاگ مانند يک بيننده بازخواني کنيد. خيلي اوقات اشکالاتي در آن پيدا ميکنيد که هنگام نوشتن و ويرايش در صفحه مديريت نديده ايد. گاهي اوقات عکس را در سايز اشتباه آپلود کردهايد و وقتي آن را در وبلاگ چک کنيد، ميبينيد قالب وبلاگ به هم ريخته است. تست نهايي چند دقيقه بيشتر طول نميکشد اما اين اطمينان را خواهيد داشت، مطلب شما درست و بدون اشکال منتشر شده است.
اميدوارم از وبلاگ نويسي لذت ببريد.