۱۳۹۰/۰۴/۲۹

زنان زیبا در تاریخ هنر و زیبایی کمال مطلوب زنانه از قرن هجدهم تا امروز- علي اسكندرزاده

علی اسکندرزاده
علی اسکندرزاده - بانوان ایرانی که هر سال در آغاز تابستان به بهانه‌ی بالا بردن سطح عفاف در جامعه و مبارزه با بدحجابی با طرح ارتقای امنیت اجتماعی روبرو هستند، شاید فراموش کرده باشند که درباره‌ی آرایش مو و چگونگی شانه زدن موهای یک زن می‌توان کتاب‌ها نوشت و اصولاً این موضوع که از آن در ادبیات کهن فارسی به‌عنوان «زیبایی کمال مطلوب زنانه» یاد کرده‌اند، یکی از مهم‌ترین موضوعات فرهنگ و هنر در جهان است.

زیبایی کمال مطلوب زنانه در هر دوره‌ای از تاریخ تمدن تغییر کرده است. دکتر جلال خالقی مطلق پیش از این در یکی از شماره‌های نشریه‌ی «ایران‌نامه» به طور مفصل به این موضوع پرداخته بود و نشان داده بود که چگونه تصور ایرانی‌ها از زیبایی یک زن در طول تاریخ چند هزار ساله‌ی ما تغییر کرده و دگرگون شده است. کتابی به نام «زنان زیبا در هنر» به همین موضوع، یعنی به زیبایی زنان در طول تاریخ تمدن در غرب و جلوه‌ی آن در آثار هنری می‌پردازد. این کتاب که در واقع مجموعه‌ای‌ست از زیباترین آثار نقاشی با موضوع زیبایی زنان در تاریخ هنر یک کتاب تصویری‌ نفیس و البته بسیار گران‌قیمت است که به تازگی در آلمان انتشار یافته و در مطبوعات هم بازتاب خوبی داشته است. گردآورنده‌ی این مجموعه و مؤلف کتاب خانمی است به نام کارین زاگنر و انتشارات الیزابت زندمن که تخصصش در زمینه‌ی ادبیات فمینیستی است، این کتاب را در مونیخ منتشر کرده است.

در برنامه‌ی رادیویی «کتاب‌های از یاد رفته و کتاب‌های در یاد مانده»، می‌خواهیم این هفته به کتاب مصور «زنان زیبا در تاریخ هنر» بپردازیم.

بودلر می‌گوید: هر آنچه که مد شود، جذاب است.

وقتی خواننده، کتاب «زنان زیبا در تاریخ هنر» را دست می‌گیرد، تازه متوجه می شود که تا چه حد این گفته‌ی بودلر حقیقت دارد. عنوان اصلی این کتاب «زنان زیبا در تاریخ هنر» است و با این‌حال از عنوان فرعی کتاب می‌توان به انگیزه‌ی اصلی و محور اندیشه‌ی گردآورنده و مؤلف کتاب پی برد. عنوان دیگر این کتاب هست: «زنان زیبا در تاریخ هنر، از پوست تا مو، از ابریشم تا صابون.»
فصل‌های کتاب مصور «زنان زیبا در تاریخ هنر به‌حسب دوره‌های گوناگون طبقه‌بندی شده است. در هر دوره و در هر فصل انعصاف‌پذیری شگفت‌انگیز جسم زنان در تقابل با خواسته‌ها و انتظارات آن مقطع تاریخی مشخص قرار دارد. زنان با کمک ترفندهایی مثل آرایش موها، زیورآلات و بزک چهره تلاش کرده‌اند از یک سو خواسته‌ها و انتظارات آن دوره از زیبایی زنانه را ارضا کنند و از طرف دیگر به خواست دلشان رفتار کرده‌اند. یعنی خیلی ساده می‌خواستند زیبا جلوه کنند و در همان حال خودشان هم احساس زیبایی کنند و از این احساس سرمست باشند.
با دیدن عکس‌های زنان زیبا و آرایش موهای آنان در این کتاب خواننده‌ی ایرانی تازه متوجه می‌شود که با پوشش اجباری اسلامی به مدت سه دهه است که نه فقط زنان، بلکه کل جامعه از بخش مهمی از فرهنگ بشری، غافل و بی‌بهره مانده‌ است. فرهنگ فقط در کتابخوانی، سرودن شعر و داستان و ساختن فیلم و روی آوردن به هنرهای دیگر خلاصه نمی‌شود. بخش عمده‌ای از فرهنگ در زندگی روزانه‌ی انسان‌ها، در آداب پوشاک و نشست و برخاست آن‌ها با هم، در نحوه‌ی آشپزی و حتی طرز نوشیدن چای و قهوه و شراب اتفاق می‌افتاد. عطر، آرایش موها، لباس‌های زیبا و متنوع، کفش و مدل‌های گوناگون آن، همه جزو فرهنگ یک جامعه به‌شمار می‌آیند. حجابِ یک‌شکل و خسته‌کننده‌ ما را از این فرهنگ محروم کرده است.
فصل‌های کتاب مصور «زنان زیبا در تاریخ هنر» به‌حسب دوره‌های گوناگون طبقه‌بندی شده است. در هر دوره و در هر فصل انعصاف‌پذیری شگفت‌انگیز جسم زنان در تقابل با خواسته‌ها و انتظارات آن مقطع تاریخی مشخص قرار دارد. زنان با کمک ترفندهایی مثل آرایش موها، زیورآلات و بزک چهره تلاش کرده‌اند از یک سو خواسته‌ها و انتظارات آن دوره از زیبایی زنانه را ارضا کنند و از طرف دیگر به خواست دلشان رفتار کرده‌اند. یعنی خیلی ساده می‌خواستند زیبا جلوه کنند و در همان حال خودشان هم احساس زیبایی کنند و از این احساس سرمست باشند. برای مثال در کتاب «زنان زیبا در تاریخ هنر» عکس زنی منتشر شده که در دوران روکوکو زندگی می‌کرده است. از نحوه‌ی آرایش این زن می‌توانیم به مطلوب زیبایی در آن دوران پی ببریم.

در دوران روکوکو که مصادف بود با آغاز قرن هجدهم و پایان دوران باروک وظیفه‌ی زنانی که می‌خواستند زیبا باشند این بود که هر روز صبح زود، بعد از آنکه از خواب بیدار می‌شدند، ساعتی مقابل آینه بنشینند و با دستمال‌های ابریشمی با دقت پوست صورتشان را تمیز کنند . بعد از شست‌وشوی تن که آن هم ساعتی وقت می‌برد، لباس‌های زیر را که می‌بایست همیشه تمیز باشد، با متانت و وقار خاصی به تن می‌کردند. نویسنده درباره‌ی هر تصویر شرح کوتاهی هم آورده که خالی از طنز نیست. برای مثال ادعا می‌کند که در دوران روکوکو تمیزی لباس زیر زنان نشانگر تمیزی جسم آنان بود. حتی اگر زنان در آن دوران به خاطر کمبود امکانات روزها حمام نمی‌کردند، رخت زیرشان در هر حال حتماً تمیز بود. به عبارت دیگر زیبایی و لطافت یک زن را از تمیزی او تشخیص می‌دادند و تمیزی یک زن از رخت‌های زیرش معلوم می‌شد.

در میان تصاویر کتاب، آثار نقاشان سرشناسی مانند رنوار، بوتچلی و روبن با کیفیت چاپ بسیار بالا دیده می‌شود. اما آنچه این کتاب را از کتاب‌های نقاشی متمایز می‌کند، آثار نقاشان گمنام یا کمتر شناخته‌شده‌ای‌ست که استادانه زیبایی زنانه در دوران خودشان را بر بوم نقش کرده‌اند و از خود به یادگار گذاشته‌اند. در واقع میزان شهرت نقاش موضوع این کتاب نیست، بلکه موضوع مهم‌تر این است که خواننده از طریق آثار هنری به این واقعیت پی ببرد که در طول تاریخ، زنان به چه شیوه‌هایی موهای‌شان را آرایش می‌کردند و در مجموع چه تصوری از زیبایی در زمان‌های از یاد رفته وجود داشته است.

نقاش نسبتاً گمنامی به نام «دانته گابریل روستی» زنی را بر بوم نقش کرده است که در یک آینه‌ی دستی به دقت دندان‌هایش را نگاه می‌کند. نقاش دیگری در تصویری که از خودش نقاشی کرده، یک زن جوان روس را نشان می‌دهد که در فرانسه در تبعید به‌سر می‌برد و با سرخوشی تلاش می‌کند انبوه موهایش را از پشت ببنند.

در این میان آثاری که از قرن بیستم و بیست و یکم زیبایی زنانه را نشان می‌دهد، بیشترین حجم نقاشی‌های کتاب را به خود اختصاص داده است. در این مقطع از تاریخ ناگهان اتفاقی افتاده است: دیگر فقط زنان جوان و زیبا نیستند که در مرکز توجه قرار دارند. بلکه زنان سالخورده‌ای هم دیده می‌شوند که به‌رغم کهولت سن از نوعی زیبایی برخوردارند. اگر در تصاویر دوران روکوکو نوعی جبر و انجماد وجود دارد، در آثار متأخرتر سرزندگی و شادابی بیشتری وجود دارد. مثل این است که زنان با رهایی از سنت‌ها توانسته‌اند آزادی خود را به دست آوردند و با جسم‌شان و زیبایی‌های زنانه‌شان ارتباط بیشتری برقرار کرده‌اند. آنها تحرک بیشتری دارند و برای آنکه زیبا جلوه کنند، ساعت‌ها مقابل آینه نمی‌نشینند. با این‌حال در همه‌ی تصاویر این کتاب و در همه‌ی دوران‌ها زیبایی دغدغه‌ی بزرگ زنان بوده است.

شناسنامه‌ی کتاب:

"Schöne Frauen. Von Haut und Haaren, Samt und Seife - die gepflegte Frau in der Kunst" von Karin Sagner, erschienen im Verlag Elisabeth Sandmann, München

۱ نظر:

بهروز گفت...

سلام سروش جان
داستانم با بازنویسی توی وبلاگ چوک نمایش در اومده.اگه وقت کردی بخون و نظرتو بنویس