۱۳۹۴/۰۸/۳۰

گفتگو با رضا میر معنوی بازیگر گیلانی سریال معمای شاه : بعد از بازی در اولین سکانس از سریال دانستم که نخست وزیر شده ام۰

گفتگویی داشتم با مرد سپید موی هنر تئاتر گیلان "رضا میرمعنوی"  بازیگر و کارگردان و مدرس دانشگاه در فروردین ماه 1329 در محله ساغریسازان رشت متولد شد. دوران ابتدایی را در رشت و دبیرستان را در تهران به پایان رسانید و وارد هنرکده هنرپیشگی و تحت تعلیمات
حرفه ای بازیگری زیر نظر اساتید مجرب تئاتر مرحوم مصطفی اسکویی ،مرحوم مهدی فتحی و خانم مهین اسکویی قرار گرفت و تاکنون به مدت 46 سال است که به صورت حرفه ای تئاتر کار می کند. وی بالغ بر 100 اثر نمایشی را بازی و کارگردانی کرده است که مهمترین آن ها در پوست شیر ،گفتگوی فراریان ، ادیپ شهریار، پلکان ، شب در سنگفرش خیس ، شب بخیر جناب کنت، باردیگر باران، درنا در باران، گفتگوی شبانه،مستر موش،شمشیرهای ژنرال و ... و در بیش از بیست سریال تلویزیونی بازی کرده که آخرین آن معمای شاه در نقش دکتر محمد علی فروغی ایفای نقش می کند.وی در طول دوران فعالیت خود مسوولیت هایی را هم بر عهده داشته است و اکنون با مدرک فوق لیسانس نمایش عضو و دبیر شورای سیاستگزاری تئاتر گیلان و مدرس در چندین دانشگاه علمی و کاربردی می باشد .او مدیر آموزشگاه درجه 1 نمایشی صحنه است و در طول 27 سال خدمت در حوزه آموزش بازیگران زیادی را به حوزه نمایش استان گیلان و ایران معرفی کرده است.    "سروش علیزاده "

خزر -جشنواره های تئاتر با چه هدف واز چه زمانی و با ایده چه کسانی شروع به کار کرد؟
اساسا وجود جشنواره های تئاتر پس از تصویب لایحه "تحول و گسترش" که از سوی مرکز هنر های نمایشی به مجلس تقدیم شده بود. از آن پس استقلال مالی این مرکز توسط نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی ایران محقق گردید، شکل گرفت. مرکز هنر های نمایشی طرح و برنامه ای برای برای تئاتر کشور در دو بخش" تحول " دراز مدت و "گسترش"کوتاه مدت ارایه دادند که که ایجاد جشنواره های تئاتر فجر تاثیر به سزایی در تئاتر شهرستان ها گذاشت و رقابت بین گروه های نمایشی کشور، تحرک و هیجان خاصی در حوزه نمایش بخشید ؛ سبب گردید تا مسوولان فرهنگی تئاتر را جدی تلقی کنند.
خزر - آیا این جشنواره ها هنوز هم با همان قدرت و شور سابق سبب تحرک در هیجان خاص می شوند؟
می شود گفت پس از گذشت یک دهه جشنواره های تئاتر تبدیل به پرونده هایی شد که باز و بسته می شوند و در این میان پول هایی خرج و عده ای به نان و نوا رسیدند. از این پس وجود جشنواره های تئاتر نه تنها کمکی به گسترش و رشد تاتر در کشور نکرد؛ بلکه ابزاری شد برای مرکز نشینان که از این خوان گسترده سهمی دریافت کنند. این وسط کلاه گشادی بر سر تئاتر و هنرمندان سخت کوش و نام آشنای شهرستان ها رفت که همچنان نیز ادامه دارد.
خزر - لطفا صریح تر بگویید امروز سرنوشت جشنواره های تئاتر به کجا رسیده است؟
امروزه سرنوشت تئاتر و جشنواره ها به جایی رسید که برگزار کنندگان به دلیل نبود بودجه برای اعزام داوران ناتوان مانده اند و سهم گروه های نمایشی علاوه بر گلوله برف کوچک شده اش آن قدر نازل و کم ارزیابی می شود که قادر نیست اجرا را به درستی سرپا نگه دارد ؛ حال بماند که جوایز در یک یاد داشت نوشته شده خلاصه می شود که بعد ها مبلغ پرداخت خواهد شد. با این شرایط از جشنواره ها تنها یک نام باقی مانده است.
خزر- می توانید مقایسه ای میان نقد و داوری در تئاتر انجام دهید؟
اگر داور را به مثابه (نقد ) که کارشناسی تخصصی است نگاه کنیم اساسا کاری خلاق است. منتقد باید دارای ذوق و خلاقیت باشد و عاری از هرگونه شائبه اغراض و منافع فردی و جناحی و گروهی را لحاظ نکند. کلمه نقد در لغت فارسی به معنای بهین چیزی برگزیدن و نظر کردن در اهم است تا در آن به قول اهل لغت سره را از ناسره باز شناسند.شخصیت منتقد در نوع نقدش بسیار موثر است. هر پدیده ای از دو منظر قابل نقد است. الف نقد سخن    ب- نقد صاحب سخن.
ما در ذات داوری های جشنواره عمدتا ،با نقد سخن رو به رو هستیم و بدون شک با داوری درباره امور و شناخت نیک و بد رو به روییم. این امر مستلزم شناخت کافی و وافی از معرفت است. نباید یک سو نگر باشد و حسن و قبح را باهم ببیند. شخصیت نقد ما امروز قبح گراست و تمایلی به حسن ندارد . خودشیفته است و دم دستی ترین راه کار برای حذف رقیب به کار می برد.در این شیوه مرسوم اگر بخواهد مدیری ، کارگردانی را یا گروه نمایشی را تعطیل یا حذف کند از همین ترفند نخ نما بهره می گیرد و بیچاره فرهنگ و هنر که رویه ای رو به حسن دارد و زیبایی را در ذات خود پنهان کرده است در این میدان جنگ قربانی مصلحت می شود.
خزر - به طبع خودتان هم داور جشنواره های مختلف بوده اید نظرتان در باره نحوه داوری جشنواره 28 استانی که در سال 94  در رشت برگزار شد چیست؟
بعد از 46 سال فعالیت حرفه ای در حوزه نمایش طبعا در چندین جشنواره سراسری ،منطقه ای و استانی داور بوده ام و خود نیز قربانی ناداوری های بسیار در در سطح کشور شده ام و بدرستی لحظات ناب و هیجان انگیز "اعلام رای" را درک کرده ام. برای جلوگیری از هر نوع شبهه مدیران هنری استان ها و کشور صحیح اینست که لباس داوری را به تن انسان های وارسته،عدالت محور و مسلط به امور فرهنگ و هنر کنند تا شاهد رشد و تعالی در نسل جوان انگیزه مند باشیم.چطور می شود داوران یک جشنواره از موسسه ای برگزیده شوند که همان موسسه گروه نمایشی باشد که قرار است داوری شود. طبیعی است که حسن ارتباطی در تصمیم گیری ها دخیل خواهد بود.البته این موضوعی نبود که جماعت هنری از آن بی اطلاع باشند تا جایی که به محض اعلام نام داوران ،آرا در فضای مجازی گمانه زنی شده و جالب است نتایج همان شد که در فضای مجازی آمد. معلوم نیست ما باید قسم حضرت عباس را قبول کنیم یا دم خروس را ....  داوری در بیانیه نانوشته خود نصیحت می کند چنین است و چنان است و از کشتن زمان باید جلوگیری کردو نمایشی را که می شود طی یکساعت انتقال مفهوم کرد به 2 تا 3 ساعت نکشانیم لکن نتیجه رای چیزی می شود که خلاف گفته های حکیمانه جناب داور است. چرا باید پاسخ اعتماد جوان های پرشور و خلاق و تحصیلکرده را اینگونه داد. جوان هایی که می کوشند با تمام وجود در مقابل شبیه خون فرهنگی استعمار بیاستند. تا دیر نشده روح آن ها را احیا کنید در غیر این صورت چیزی به نام "انگیزه" باقی نخواهد ماند به قول معروف "به عمل کار بر آید به سخندانی نیست ..."
خزر - در مورد انجمن نمایش نحوه شکل گیری و وضعیت امروز آن برای ما بگویید؟
ایجاد انجمن های نمایش هم از دل "گسترش تئاتر" بیرون آمده است و مرکز هنرهای نمایشی از آن جایی که اراده کرده بود تا هنرمندان نمایش در یک جا با هم اختلافات سلیقه ای و ... در یک خانه جمع کند. هنرمندان شهرستان ها به سرعت وارد این خانه شدند و سعی و تلاش کردند تا با اجرای آثار خود صداقت و توان هنری شان را ارایه دهند. اما به خاطر عدم حمایت دولت و سرمایه گزاری ناکافی ،این خانه هم دوام و قوام پیدا نکرد و خراب شد و جز خاطره ای چیزی از آن خانه باقی نماند.بعد از رکود همه گیر در حوزه نمایش ،مرکز شکل انجمن ها را تغییر داد و فقط به انجمن نمایش استان ها بسنده کرد که رییس آن از سوی مدیر کل معرفی و با مجوز مرکز هنرهای نمایشی فعالیت های خود را آغاز کرد. این روش هم رضایت خاطر اهالی نمایش را فراهم نکرد.             
  بنابر این سمت و سوی انجمن شکل اداری گرفت و فاصله خود را با هنرمندان بیشتر و بیشتر کرد تا جاییکه امروزه انجمن نمایش تبدیل به پیمانکاران شدند که فقط حضور فیزیکی دارند. البته انتخاب رییس انجمن نمایش به شکل انتخاباتی هم خسران خود را دارد و معمولا دچار شکست می شود.زیرا اختلافات و کارشکنی در بین اهالی هنر به قدری است که وحدت و یکدلی کمتر وجود دارد و این بلایی است که از جان و دل هنرمندان خارج نمی شود. به نظر من بهترین راه رسیدن به یک انجمن نمایش ثبت شده از سوی مرکز هنر های نمایشی این است که 10 صاحب نظر را به معاونت هنری استان معرفی تا اداره کل بتواند از جمع آن ها 5 عضو را برای انجمن نمایش و یک عضو را تحت عنوان ریاست انجمن برگزیند. در چنین حالتی هم انتخابات شکل گرفته و هم انتصاب به اجرا در آمده است. شاید با اعتدال بشود جمع صمیمی و رو به رشد را شاهد باشیم و همگی به تئاتر بیاندیشیم و با همدلی و هم زبانی امکانات و ابزار های لازم را برای ارایه آثار فاخر فراهم کنیم.
خزر - چرا سندیکایی برای هنرمندان تئاتر گیلان وجود ندارد تا پیگیر مطالبات و خواست های
هنرمندان این رشته باشد؟
از واژه های سندیکا، اتحادیه،حزب و ... هیچ گاه خاطرات خوبی نداشتم و همواره می ترسیدم عضو یکی از آن ها بشوم. به دلیل اینکه هنر نمایش پیام آور صلح و صفا و آشتی و یکدلی است و به سختی می تواند از دل سندیکا و ... به وظایف انسانی خود عمل کند. به نظر من هنرمند دوست دارد همه حتی مخالف و دشمن نیز فرصت کنند هنرش را ببینند. خط کشی در این حوزه بسیار سخت و جانفرساست. با اینهمه البته که سندیکا می تواند از حقوق مشروع هنرمندان دفاع کند. هنرمندانی که همه چیزشان را در طبق اخلاص نهادند تا جامعه را خشنود ببینند.با نیم نگاهی به زندگی هنرمندان نمایش متوجه می شویم که در سخت ترین شرایط به زندگی ادامه می دهند. بسیاری از آن ها از حقوق اولیه بشری بی بهره اند. نه امنیت شغلی دارند و نه حقوق مکفی ،بسیاری نه بیمه اند و نه صاحب مسکن و ... با این تصاویر آشکار است که یک سازمانی،مسوولی،سندیکایی یا هرچیز دیگری باید حال و هوای هنرمندان را رصد کند و به حل مشکلات آن ها بپردازد.بازیگری از سخت ترین شغل هاست و می گویند بعد از کار در معدن ،بازیگری مقام دوم را در سختی کار دارد .لذا فشارهای عصبی و فکری و جسمی انسان بازیگر را از پای در می آورد و او را خانه نشین می کند. در آن صورت چه باید کرد و به کجا باید پناه برد؟ خود من نمونه بارز این موضوع هستم. با 46 سال سابقه کار حرفه ای در حوزه نمایش و تدریس در دانشگاه هنوز بیمه نیستم. مستمری دریافت         نمی کنم.حقوق بگیر هیچ اداره ای نیستم.نه خانه دارم و نه امنیت شغلی. همیشه نگرانم و فکر اینکه خدای نکرده اتفاقی برای من و خانواده ام بیفتد به کجا باید پناه ببرم. می گویند یک مرد مسلمان باید از چهل همسایه خود باخبر باشد.چگونه ممکن است مسوولان فرهنگی و سیاستگزاران و سیاستمداران از این بخش بی خبر باشند.این یعنی گناهی بزرگ که خداوند منان آن را نخواهد بخشید.
خزر - یکی از دوستان تئاتری در مصاحبه ای که با خزر داشته مدعی شده است که هزینه هایی که ارشاد می توند صرف تئاتر کند را به بازخوان ها و بازبین های ارشاد می دهد و طبق فرمول ایشان شما و دوستان دیگری که در بازخوانی و بازبینی با ارشاد همکاری دارید باید سالیانه مبلغ کلانی به عنوان دستمزد بگیرید .آیا این مساله را تایید می نمایید و در مورد دریافتی هایتان اگر ممکن است شفاف سازی کنید؟

شورای نظارت وارزشیابی تاتر ، طبق قانونی که شورای عالی انقلاب فرهنگی مشخص وشروع به کار می کند ودستمزدآن ها  را نیز تعیین کرده که قابل به گفتن نیست. چون به طرزحقیرانه ای پایین است بااینهمه بنده بعنوان عضوشورا تاکنون ریالی بابت بازخوانی و بازبینی دریافت نکردم و آن هایی که این شایعه رامنتشرکردند احتمالا نمایش هایشان موردتاییدقرارنگرفته واین گونه می خواهند چهره شورا را تخریب کنند . جالب تراین است  افرادی که  به این نوع شایعات می پردازند که به شکل واضحی از آثار دیگران رونویسی می کنند. به عبارتی دست به سرقت ادبی می زنند. واضح است  که این عده مایل نیستند شورایی باشد تادستشان رونشود. واقعیت اینست که اعضای شورای نظارت وارزشیابی باید از جمع افرادی باشندکه توان تخصصی وعلمی هنرنمایش راداشته باشد و در چهارچوب قوانین شورای انقلاب فرهنگی عمل کنند . شناخت یک اثر نمایشی ازجمیع جهات کارآسانی نیست ومسوولیت به همراه دارد. البته  شورای اخیر اداره کل فرهنگ وارشاداسلامی افرادی شکل داده اند که عموما تحصیل کرده وبا تجربیات بالا هستند و اکثرا استاد دانشگاه  می باشند. درترکیب شورابازیگر_کارگردان_نمایشنامه نویس_پژوهشگر  و ۰۰۰وجود دارد که  ضریب خطا رابه حداقل رسانده است.
خزر- استفاده از چهره های سینمایی  و آمدن گروه های تئاتری تهران را بر اقتصاد تئاتر رشت چه تاثیری دارد؟
مردم به هنرمندان سخت کوش و نامی خود احترام می گذارند و برای دیدنشان هزینه می کنند.تجربه نشان می دهد که هرگاه چهره نام آشنایی در حوزه نمایش ورود کرد اقتصاد هنری آن گروه را متحول نمود . امروز گروه های نمایشی کشور در جذب بازیگران سینما و تلویزیون رقابت دارند تا با حضور آن ها در صحنه نمایش به اقتصاد خود کمک کنند. این حرکت در مرکز ایران (تهران)زندگی می کنند و نمی توانند با گروه های شهرستانی همکاری کنند. در یکی دوسال اخیر ،شاهد سفرهای نمایشی گروه های تهرانی به گیلان هستیم که چهره های خوب و حرفه ای سینما و تلویزیون و تاتر را در خود داشته اند و با اجرای آثار خود توانسته اند در جذب تماشاگر قدم های موثری بردارند.بهمین خاطر تاثیر بسیاری در اقتصاد هنری گروه ها گذاشته به ویژه فروش بلیط از طریق اینترنت باعث شده تا اطلاعات خوبی از تماشاگرانی که علاقه مند به تئاتر هستند جمع آوری شود.این امر تقریبا در اجرای گروه های شهرستانی بی تاثیر نبوده و آدم های زیادی را با تئاتر آشنا کرد. اکنون شرایط مناسبی پیش آمده است تا با برنامه ریزی دقیق بتوان در نقل و انتقال گروه های تئاتری به گیلان دعوت کرد و آثار خوبی را به اجرا در آورد که در جذب مخاطب کمک می کند و هم اقتصاد هنری گروه ها را مطمئن می سازد. به نظر می رسد شورایی از تهیه کنندگان تئاتر و بخش خصوصی و با نگاهی کارشناسانه می توان کمک های زیادی را در این بخش انجام داد.
خزر - در گیلان شاهد این هستیم که نهاد های مختلف (شهرداری، بسیج و سپاه، بنیاد شهید،حوزه هنری و ارشاد و ...)  اقدام به فعالیت های تئاتری می کنند و همگی خود را در این زمینه محق و متولی می دانند.آیا با این شیوه ما به تئاتر با کیفیت رسیده ایم؟
به نظر من اهالی نمایش از تعدد فعالیت های هنری از سوی ادارات و نهاد ها و سازمان های انقلابی استقبال می کنند زیرا معتقدند که از کمیت می توان به کیفیت دست یافت. بعد از انقلاب اسلامی ایران ،نهاد های انقلابی تلاش کردند تا با ابزار هنر به ویژه هنر نمایش بهره بگیرند تا به اهداف عالیه خود دست پیدا کنند از این رو نمایش ها و همایش ها و جشنواره های نمایشی راه انداختند که باید اعتراف کرد تاثیر زیادی بر تاتر گذاشت و فضای دلنشین و گرمی ایجاد کرد .البته بسیاری از آن ها به دلایل فقر مالی و امکاناتی نتوانستند تا آخر راه ادامه دهند .امنون چندین نهاد انقلاب به موازات جشنواره فجر وزارت ارشاد همچنان به کار خود ادامه می دهند مانند جشنواره (ماه) حوزه هنری ،آستان قدس رضوی (ایثار) ، بنیاد شهید انقلاب اسلامی (مقاومت) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جشنواره های ریز و درشتی که همه ساله در اقصی نقاط ایران برگزار می شود که بعضا تئاتر کشور را تحت تاثیر قرار داده اند. البته تعدد فعالیت های نمایشی همواره با مشکلاتی مواجه بوده است که عدم هماهنگی های لازم را ایجاد کرده است و اختلالاتی در کیفیت آثار نمایشی به وجود آورده است . به نظر می رسد وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی نمایش در ایران می تواند با همسو نگری و وفاق ،کمیته یا شورایی را مسوول برگزاری جشنواره ها نماید تا تصمیمات یگانه و یکدل ارایه شود که این نیز در پیشبرد اهداف کمک فراوانی می نماید.
خزر-   این روز ها شاهد پخش سریال معمای شاه از رسانه ملی هستیم و بازی تحسین بر انگیز شما در نقش نخست وزیر سابق ایران محمد علی فروغی"  در برابر آقای "سعید نیک پور" دیدنی بود که همین نقش را در سریال تاریخی دیگری بازی کرده بود . گویا به غیر از شما بازیگران گیلانی دیگری هم در این سریال حضور دارند. کمی از حال و هوای این پروژه و نقش خودتان و دوستان دیگر در این سریال بگویید؟
راستش را  بخواهید قراربود پسرم  در سریال  معمای  شاه  بازی کند  اما بنده را برای نقش دکتر فروغی انتخاب کردند.  بعد از تست گریم  برای اولین  بار عکس خودم  را که دیدم  باورم  نشد. خیلی شبیه فروغی شده بودم .همین حس را  بعد از مطالعه چهارجلد کتاب  از تاریخ  "پهلوی" و  زندگینامه دکترفروغی احساس کردم.        نقشم راخوب شناختم و رابطه  خوبی  با نقش  پیدا کردم.  بعد از  بازی  در اولین  سکانس  از سریال  دانستم  که نخست وزیر شده ام۰ عکس العمل گروه کارگردانی و رضایت  جناب ورزی مرا در ایفای  نقش  مصمم تر کرد. دیگر بی رحمانه   جلو می رفتم  و نام ها و سوابق  بازیگران  مقابل برایم  اهمیتی  نداشتن. البته  سکانس  بازی  با آقای "سعیدنیک پور" برایم  از اهمیت  ویژه ای  برخوردار بود .چون  ایشان  قبلا فروغی  را بازی  کرده بود .پس با آمادگی و تمرکز خاصی  درمقابل ایشان بازی کردم. تا جاییکه  برای اولین  بار پس  از پایان سکانس کارگردان  لب به تحسین گشود  و با صدای  بلند مرا مورد  تشویق  قرار داد. همین  امر باعث  شد از طرف  جناب ورزی  برای یک مصاحبه ویژه درخصوص سریال دعوت شدم  که فکر می کنم  بزودی پخش خواهد شد۰در سریال " معمای شاه" گیلانی  های  زیادی   بازی می کنندکه آقای" انوش نصر" نقش  علا را بازی  می کند۰آقای " نورعلی" در نقش "شاه جوان" رشتی  است  و با پسرم  هم  دانشگاهی  بود و با م ن هم  به  زبان  رشتی  حرف  می زد و ظاهرا  بنده  را هم می شناخت ۰ از دیگر گیلانیان این سریال آقایان  "عجمی"  دستیار اول ؛ "رهام مخدومی"   بازیگردان و ... البته شنیده ام که از آقای "حسین توشه" هم برای ایفای نقش در این سریال دعوت کرده اند که اطلاع دقیقی از نقش شان ندارم.
خزر در پایان اگر سخنی دارید بفرمایید؟

در پایان باید عرض کنم که هنرمندان گیلانی توان حرفه ای بسیاری دارند و هرگاه فرصت پیدا کنند خوش می درخشند. من برای همه آن هایی که تلاش می کنند تا از هنر گیلان  پاسداری کنند آرزوی  موفقیت  دارم  و سخن دیگرم این است از روزنامه خزر که تلاش می کند تا از هنرمندان  خطه  آب و آیینه؛ گل  و ریحان ، گیلان  سرفراز  حمایت کند و رخدادهای موثر هنری  فرزندان این سرزمین را منعکس کند کمال تشکر را دارم و از شما سروش علیزاده  عزیز که می کوشید تازه ترین  فعالیت های  هنری  را بازتاب  رسانه ای کنید  صمیمانه  قدردانی  می کنم ۰
منبع : روزنامه خزر

هیچ نظری موجود نیست: